خاطرات خنده دار -سری پنجم
اعتراف میکنم سوم دبستأن ک بودم زیپ کولی یکی همکلاسامو خراب کردم بعد خودم رفتم یواشکی بهش گفتم کار مهران(اون یکی همکلاسی) بود
و این دوتا هم زدن همو لتو پار کردن!!!
=======================
تجربه به من ثابت کرده هرچی مطب یه خانوم دکتر دندونپزشک شیکتر باشه و خودش هم هرچه زیباتر و باکلاس تر باشه و ملیحتر لبخند بزنه وحشیانه تر کارشو انجام میده...ایندفه میخام برم پیش یه دکتره مرده و کچله و چاقه ومطبشم دربو داغونه.
خواهرم و دختر داییم پشت کنکوری هستن
پارسال نتیجه هر دوتاشونو
من گرفتم اما امسال هیچکدوم
حاظر نیستن من اینکارو بکنم
آخه پارسال انقد اذیتشون کردم
نمیدونید چه حالی میداد وقتی ازشون میپرسیدم رتبت دقیقا چن بود؟
وای که چقد بد جنسم:))))
یه روز تو محوطه دانشگاه نشسته بودم یه دختره داشت چب چپ نگام میکرد گفتم مشکللی داری؟
اومد گفت بیشعور کثافت خجالت بکش برم به حراست دانشگاه بگم
من:0
واقعا حال این دخترا نگران کنندستا!
ادامه مطلب